خانهوبلاگ هنر از دیدگاه ارسطو

هنر از دیدگاه ارسطو

6 فروردین 1402
0 400
هنر از دیدگاه ارسطو

هنر از دیدگاه ارسطو

هنر از دیدگاه ارسطو اینست که یک اثر هنری فقط یک سؤال فنی نیست. او اثر هنری را یک کل ساختار یافته می‌داند.

تنها به عنوان یک «کل ساختار یافته» یک اثر هنری می‌تواند به تجربه و دانش عاطفی انسان مرتبط باشد. هنر از طبیعت تقلید می کند، اما متفاوت از آنچه افلاطون در نظر داشت.

هم افلاطون و هم ارسطو مفهوم هنر را بر اساس همان فرض اساسی تحلیل می کنند که هنر نوعی تقلید، تقلید است. آنها هر دو در مورد توانایی هنرمند برای تأثیرگذاری قابل توجه بر دیگران بحث می کنند.

بنابراین، افلاطون با “تمثیل غار” به طور غیرمستقیم ثابت می کند که تقلید می تواند خوب باشد، می تواند واقعی به نظر برسد اما قطعا جعلی است.

 

هنر از دیدگاه ارسطو

هنر از دیدگاه ارسطو قیاس با نظر افلاطون

درست مانند سایه ها، زندانیان معتقد بودند که آنها واقعی هستند، اما هرگز متوجه نشدند که دروغ است. آنها اعتقاد خود را دنبال می کردند و فکر می کردند اگر بخواهند آنجا را ترک کنند. درست مانند کور شدن دوستشان، آسیب خواهند دید.

تمام این گفت‌وگو بین افلاطون و برادرش گلاکون در مورد ماهیت باور در مقابل دانش نشخوار می‌کند. این دقیقاً روزگار امروز فیلم را نشان می‌دهد.

حتی اگر این داستان و فلسفه هزار سال قدمت داشته باشد، باز هم در زندگی واقعی این فیلم‌ها را می‌بینیم که انسان باید همه چیز را تشخیص دهد. تا این لحظه از زندگی‌اش دروغ بوده است.

هنر از دیدگاه ارسطو

 

تقلید برای یادگیری

از سوی دیگر، ارسطو تقلید را راهی برای یادگیری و کسب دانش انسان ها توصیف می کند. ما قطعاً می‌توانیم تأثیر ارسطو را در درک ما از هنر امروز ببینیم.

اگرچه توانایی هنری را هنوز به طور فراگیر به عنوان یک “هدیه” و “استعداد” در نظر میگیرند. اگر یک کلاس رقص یا کلاس موسیقی را دنبال کنید، می توانید خود را برای بهتر شدن آموزش دهید تا به نوعی شما را بهبود بخشد.

رسطو از طراحی پرتره برای نشان دادن این مثال استفاده کرد، او معتقد بود که به تصویر کشیدن یک شی به معنای آشکار کردن چیزی مهم برای داشتن دانش بیشتر برای هنر است.

در حالی که افلاطون معتقد بود تقلید, شی اصلی را از بین می برد، ارسطو معتقد بود که مطالعه یک شی باعث ایجاد آگاهی و یادگیری می شود.

هنر از دیدگاه ارسطو

خط پایانی

سخت است که تصمیم بگیریم با کدام نظر این دو حکیم موافقیم، زیرا هر دو نظریه به خوبی در مثال هایی نشان میدهند که باعث می شود قبول کنیم هر دو راه خوب هستند.

اما اگر ما این نظریه ها را در نظر بگیریم و در حال حاضر در زندگی مدرن به کار ببریم،نظریه افلاطون را بیشتر صحیح خواهیم یافت.

تنها دلیلش این است که می بینیم چقدر به هنر «آسیب» وارد می شود، چرا که برخی از مردم واقعاً از فرصت هایی که این روزها در اختیار دارند, سوء استفاده می کنند.

بطور مثال اندکی در اشعار و آهنگهای زمان حال تفکر و تدقیق نمایید تا شما هم معنای انحطاط هنری را متوجه شوید.

نظر من

من فکر می کنم هنر چیزی است که شما با آن متولد می شوید.من شخصا تا جایی که بتوانم می توانم کلاس نقاشی یا موسیقی بروم ، اما هرگز جذب آنها نخواهم شد.

شما تصمیم نمی گیرید که هنرمند باشید، شما یک هنرمند به دنیا میایید. نه تنها به این دلیل خاص، بلکه صادقانه بگویم، من از تمثیل غار افلاطون شگفت زده شدم. و اینکه چگونه آن مفهوم فلسفه هنوز در زمان ما واقعی است.

روشی که ما را به این فکر می‌اندازد که انسان‌ها چگونه واقعیت را درک می‌کنند و آیا حقیقت بالاتری برای هستی وجود دارد یا خیر.

تحقیق و نوشتار محمدحسین زعفرانچی

 

هنر از دیدگاه ارسطو

درباره نویسنده

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راز ماندگاری رنگ فرش پازیریک