خانهوبلاگ تاریخ هنر ایران باستان

تاریخ هنر ایران باستان

25 خرداد 1402
0 149
تاریخ هنر ایران باستان

تاریخ هنر ایران باستان

هنر ایرانی که اغلب به عنوان هنر ایرانی شناخته می‌شود، دسته‌ای از هنرهای تجسمی است. که شامل خوشنویسی، بافندگی، سرامیک، نقاشی، مجسمه‌سازی و فلزکاری است.

با گسترش قلمرو تاریخی ایران، هنر ایرانی تأثیرات متعددی را از همسایگان خود رد و بدل کرد و جذب کرد که بر زیبایی شناسی آثار که خلق شدند, تأثیر گذاشت.

یکی از بهترین سنت های هنری در جهان هنر ایرانی است که اولین تأثیرات آن به 550 سال قبل از میلاد برمی گردد.

تاریخ هنر ایران باستان

تاریخ هنر ایرانی
یکی از اولین فرهنگ‌ها و جوامعی که تمدنش با خلق هنر عجین است. ایران، یکی از قدیمی‌ترین ملت‌های جهان است.

مصنوعات کوچک برنزی و قطعات ظریف سرامیکی نمونه‌هایی از آثار هنری اولیه ایرانی هستند که تنوعی از تأثیرات زیبایی‌شناختی ملل همسایه را نشان می‌دهند.

پادشاهی ایران در سرزمین ایران کنونی امپراتوری عظیمی را تأسیس کرد که از دره سند تا یونان شمالی و از آسیای مرکزی تا مصر را در نیمه دوم قرن ششم قبل از میلاد امتداد داشت.

دوره هنر ایرانی که  یکی از طولانی‌ترین تاریخ‌های پیدایش تاریخ هنر را دارد. با اولین امپراتوری ایران، که به امپراتوری هخامنشی نیز معروف است، آغاز شد که از سال‌های 550 و 330 پیش از میلاد شکوفا شد.

هنگامی که برای اولین بار ظهور کرد، هنر ایرانی تأثیر خود را از تمدن های قبلی مانند بین النهرین، که در اکثر دوران باستان با آنها همزیستی داشت، گرفت.

این امر بر هنر ایرانی تأثیر گذاشت، به گونه ای که یک گذشته فرهنگی غنی شروع به ظهور کرد که در آثار ی که خلق شدند, مشهود بود.

کوروش بزرگ

ایران امپراتوری عظیمی بود که اولین بار توسط کوروش بزرگ پایه گذاری شد.

سه دوره اصلی ادامه یافت و سلطه خود را در سراسر آسیای مرکزی و تمام آسیای صغیر گسترش داد. هنر ایرانی در سراسر سلطنت خود از هنر چینی، هنر یونانی و به ویژه هنر سومری الهام گرفت.

تأثیر ویژگی‌های کلاسیک چینی را می‌توان در مینیاتورهای ایرانی دید، که نقاشی‌های کوچکی بودند که بر روی کاغذ به عنوان تصویر کتاب یا یک اثر هنری مستقل خلق میشدند.

هنگام ردیابی پیشرفت هنر ایرانی، می توان ادعا کرد که قطعات هنری, ترکیبی سبک از سنت های مصری، بین النهرینی، رومی، یونانی کلاسیک و بومی ایرانی و هنر ایرانی می باشند.

این به این دلیل بود که هر فرهنگ جدیدی که در ایران شکل می گرفت، به شدت بر هنر تمدن های پیشین تأثیر می گذاشت.

تاریخ هنر ایران باستان

پس از اسلام

پس از سقوط اولین امپراتوری ایران، اسلام به دین غالب در ایران تبدیل شد. با گذشت زمان، زیبایی شناسی اسلامی پدیدار شد که تأثیر بیشتری بر انواع مجسمه ها و آثار هنری داشت.

همانطور که هنر ایرانی تاکید خود را به سبکی فوق‌العاده برازنده و هماهنگ تغییر داد. حیوانات در مقیاسی بسیار کوچکتر از گیاهانی که آنها را احاطه کرده بود نشان داده شدند و همچنین با الگوهای ظریف چینی ترکیب شدند.

متأسفانه، به سختی بسیاری از هنرهای ایرانی ، در طول قرن ها باقی ماندند.

معماری‌ای که امروزه پابرجاست، بیشتر از کاخ‌های پوسیده و مقبره‌های صخره‌ای تشکیل شده است.

علی‌رغم اینکه برخی از آثار هنری ایرانی در نقش برجسته‌های دیواری، سرستون‌های ستون‌ها و آثار فلزی حفظ شده‌اند.

این واقعیت که در حال حاضر هیچ نمونه‌ای از نقاشی‌های قدیمی ایرانی بی‌شمار باقی نماندند، می‌تواند بزرگترین حسرت این دوران باشکوه تاریخ هنر باشد.

هنر ایرانی اولیه

در طول سه دوره مهم در تاریخ این منطقه، ایران و هنر آن به وجود آمد. در این مراحل، دو دوره کلیدی فرهنگی ایرانی پدیدار شد:

  • اولین امپراتوری ایران، که به امپراتوری هخامنشی نیز معروف است.
  • و دومین امپراتوری ایران، که به امپراتوری ساسانی نیز معروف است.
  • دوره سوم که گاهی اوقات به عنوان عصر اشکانیان مشهور است، بیشتر به عنوان زمان انتقال بین دو امپراتوری عمل می کرد.

ایران پس از پایان دوره ساسانی به جهان اسلام پیوست و از آن زمان تاکنون در آنجا ماندگار است. تحولات و تحولاتی که در آن زمان در فرهنگ ایران رخ داد، همان چیزی است که منجر به توصیف هنر برآمده از این مرحله آخر به عنوان دارای تأثیر مسلم اسلامی می شود.

تاریخ هنر ایران باستان

معماری هنر هخامنشی

نقش برجسته‌های فریز، متالورژی، تزیینات کاخ‌ها، سنگ‌تراشی آجری لعاب‌دار، هنرهای نفیس (آجرکاری، نجاری و…) و باغ‌داری نمونه‌هایی از هنر هخامنشی هستند.

اکثر نمونه‌های بازمانده از هنر دربار، مجسمه‌های عظیمی هستند، از جمله سرستون‌های ستون‌های ایرانی دو سر، نقش برجسته‌های تخت جمشید و مجسمه‌های دیگر.

با وجود اینکه ایرانیان هنرمندان را همراه با سبک ها و روش های خود از تمام نقاط امپراتوری خود وارد می کردند، اما به جای ترکیب چند نوع، سبک جدید و متمایز ایرانی را ترکیب کردند.

به‌عنوان مثال، ساخت طلای نفیس هخامنشی، که کتیبه‌ها نشان می‌دهند که احتمالاً از تخصص مادها بود. برای مثال، عملی در مکان‌های قبلی بود.

کوروش کبیر واقعاً تاریخ غنی ایرانی باستانی را پشت سر داشت.

رایج ترین نوع فلزکاری عظیم ، همانطور که در یک نمونه زیبا در نیویورک دیده می شود، فنجان نوشیدنی ریتون است که به شکل شاخ است و معمولاً به شکل حیوانات ختم می شود.

گنج Oxus انواع مختلفی از جواهرات بسیار نفیس یا منبتی از فلز گرانبها را حمل می کند که در بیشتر آنها حیوانات به چشم میخورند.

ثروتمندان تزیینات کوچکی را که معمولاً از طلا درست می‌شد، به لباس‌های خود می‌دوختند و تعدادی از این تورهای طلا. باقی مانده است.

معماری هنر عصر اشکانی

اشکال هنر ایرانی و هلنیستی در آثار هنری اشکانی با هم ترکیب شدند. امپراتوری اشکانی بین 247 قبل از میلاد تا 224 پس از میلاد بر چندین منطقه خارج از ایران بزرگ کنونی حکومت می کرد.

در حین کاوش‌ها، مکان‌های اشکانی معمولاً نادیده گرفته می‌شوند و تشخیص آنها از سطوح دیگر دشوار است.

از آنجایی که تاریخ گذاری چالش برانگیز است و مهم ترین بقایای آن از خارج از امپراتوری، از جمله در هاترا در عراق معاصر. که بیشترین حجم از مجسمه های اشکانی کاوش شده را ایجاد کرده است، سرچشمه می گیرد،

وضعیت مطالعه و وضعیت دانش در مورد هنر اشکانی هنوز کاملاً نامشخص است. .

هنر به این سبک حتی پس از سلسله اشکانیان نیز تا مدتی در نواحی اطراف ادامه داشت.

چهره‌ها در تصویرهای روایی به جای نگاه کردن به یکدیگر به تماشاگر خیره می‌شوند، ویژگی‌ای که پیش از هنر اروپای قرون وسطی، اواخر باستان و بیزانس است.

این لباس که در شکل های تمام قد پوشیده شده با تزئینات پیچیده، احتمالاً دوخته شده، از جمله چهره های غول پیکر به تصویر کشیده شده است، به جزئیات توجه زیادی دارد.

هند اشکانی

فرانتالیستی که منحصر به هنر ایرانی یا اشکانی نیست و در اصل در هنر پالمیران ظاهر می شود، ویژگی بارز هنر «اشکانی» است.

این پرسش وجود دارد که آیا این هنر را می توان هنر «اشکانی» نامید یا به مکان جغرافیایی خاصی تعلق دارد؟ به عنوان مثال، هیچ مدرکی وجود ندارد که آن را در خارج از منطقه فرات میانه تولید شد و متعاقباً به پالمیرا منتقل شد.

این شکل از هنر به عنوان یک توسعه محلی خاص منطقه فرات میانه بهتر درک می شود. در بالا بحثی از نقش برجسته های صخره ای اشکانی است.

این شکل از هنر به عنوان یک توسعه محلی خاص منطقه فرات میانه بهتر درک می شود. در بالا بحثی از نقش برجسته های صخره ای اشکانی است.

الگوهای گچ در ساختمان ها بسیار محبوب بودند، اما تقریباً همه آنها قبلاً از بین رفتند.

پس از تکمیل تکنولوژی، سطوح بزرگ با آنها پوشش شد .و ممکن است برخی از جنبه های طراحی آنها از فرش و سایر پارچه ها الهام گرفته شده باشد که اکنون تقریباً به طور کامل از بین رفته اند.

ریتاهای هخامنشی در دوره اشکانی ادامه یافت، اگرچه حیوانات در ترمینال (یا پروتوم) واقع گرایانه تر هستند و احتمالاً تأثیرات یونانی را شامل می شوند.

تاریخ هنر ایران باستان

معماری هنر دوره ساسانی

قبل از پایان حمله مسلمانان به ایران در سال 651، امپراتوری ساسانی که از قرن سوم تا هفتم میلادی حکومت می کرد، هنر ساسانی را ایجاد کرد.

اردشیر اول آخرین پادشاه اشکانی را در سال 224 پس از میلاد سرنگون کرد. طی 400 سال بعد، سلسله بعدی ساسانیان بر ایران امروزی، عراق و تعدادی از مناطق شرق و شمال آن حکومت کردند.

این کشور بر بخش‌هایی از مصر، عربستان، شام و بیشتر آناتولی در مقاطع مختلف دوران باستان حکومت می‌کرد.

این نشانگر آغاز عصر جدیدی در بین النهرین و ایران بود که به شدت تحت تأثیر سنت های هخامنشی، به ویژه هنر آن دوره بود. اما هنر آن زمان تحت تأثیر منابع دیگری از جمله منابعی مانند چین و مدیترانه قرار گرفت.

برخی از نقاشی‌های باقی‌مانده از آنچه آشکارا تولید انبوه بوده است، وجود دارد، اما هنر ساسانی در معماری، نقش برجسته‌ها و فلزکاری آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

احتمالاً تعداد زیادی نقش برجسته در داخل گچ نسبت به سنگ‌ها وجود داشت که تنها چند قطعه از آن‌ها باقی مانده است.

تندیس شاپور اول

بر خلاف دوران اشکانی، مجسمه‌های مستقل در این زمان کمتر مورد توجه بودند. یکی از استثناهای قابل توجه مجسمه عظیم شاپور اول (ح. 240-272 پس از میلاد) است که از یک استالاگمیت که در یک غار. شکل گرفته تراشیده شده است.

همچنین اشارات ادبی به مجسمه‌های غول‌پیکر پادشاهان که اکنون گم شده‌اند نیز وجود دارد.

نقش برجسته‌های صخره‌ای مهم ساسانی در بالا مورد بحث قرار گرفته‌اند، در حالی که سنت اشکانی در تزیینات ساختمان‌های گچبری قالب‌گیری شده همچنان شامل تصاویر فیگوراتیو قابل توجهی است.

تاریخ هنر ایران باستان

معماری ایرانی

معماری ای که در دوران هنر ایرانی پدیدار شد، نقش بسزایی در پیشرفت های عظیمی داشت که امروزه نیز مشهود است.

طبق افسانه ها، تخت جمشید که در دوره هخامنشیان ینا شد، دارای بزرگترین مجموعه بقایای معماری از تمام امپراتوری هایی است که تا به حال بر ایران کنترل داشتند.

پایتخت ایران در زمان اولین امپراتوری ایران در تخت جمشید شناخته شد. سلسله های بعدی سعی کردند از سبک ساختمانی ایجادی تقلید کنند.

ستون عنصر مهمی در هنر ایرانی در تحلیل ویژگی‌های خاصی است که از معماری ایرانی پدید آمد. مجسمه سازان و صنعتگران ایرانی علیرغم الگوبرداری از ستون های یونانی، به خلاقیت های خود پیچ ​​و تاب خاصی بخشیدند که آنها را منحصر به فرد ساخت.

ستون های ایرانی دارای طراحی منحصر به فرد بالایی بودند که به عنوان سرستون حیوانات ایرانی مشهور شد که با بیرون زدگی جلوی یک حیوان از دو طرف ستون، آنها را از ستون های یونانی متمایز می کرد.

ستون‌های فارسی نیز نازک‌تر بودند که احساس عمودی بودن آن‌ها را طولانی‌تر می‌کرد.

ستون بین امپراتوری اول و دوم پارس نیز متفاوت بود. امپراتوری ساسانی دارای سیستم تکیه گاه قوسی بود که تحت تأثیر رومیان بود، اما ستون های امپراتوری هخامنشی دارای ساختار تکیه گاه پست و تیر بود.

مجسمه سازی ایرانی

مجسمه سازی یکی از مهم ترین تحولات زیبایی شناختی هنر ایران بود.

خوشبختانه، بسیاری از مجسمه‌های ایرانی در طول اعصار، عمدتاً به شکل نقش برجسته‌های سنگی که بر روی صخره‌ها و دیوارهای کاخ حک شده‌اند، ماندگار شده‌اند.

الهامات مجسمه ها بسیار متنوع بود. برخی از نمونه‌های بازمانده از هنر ایرانی تأثیر قابل توجهی در بین النهرین را نشان می‌دهند، در حالی که برخی دیگر دارای ویژگی‌های سنتی اروپایی هستند.

ویژگی های یک مجسمه بسته به فرهنگ تأثیر بسیار متفاوت بود، از بسیار سبک تا کاملا واقعی.

بنابراین مجسمه هایی که در ایران کشف شدند، دو زیبایی شناسی متضاد را با هم ترکیب کردند، اگرچه همه آنها توافق کردند که منحصراً مجسمه های ایرانی باشند.

علیرغم اینکه تعداد نسبتا کمی از این مجسمه ها از آزمون زمان جان سالم به در بردند، ایران همچنین منبع اکثر مجسمه های فلزی بود که در این دوران علاوه بر مجسمه های سنگی به وجود آمدند.

فلز اغلب در جواهرات، مجسمه‌ها و ریتون‌ها کار می‌شد که جام‌ها و پارچ‌هایی بودند که با نقوش حیوانات تزئین می شدند.

تاریخ هنر ایران باستان

فارس تحت اسلام

با سقوط امپراتوری ساسانی، ایران توسط اعراب فتح شد که منجر به الحاق آن به اسلام شد. در نتیجه، هنرهای تجسمی ایرانی مطابق با قوانین جدیدتر اسلامی تکامل یافت که منجر به تغییر در روند تولید هنری شد.

یکی از این مقررات، نمایش اشیاء زنده سه بعدی را ممنوع کرده بود که بلافاصله باعث سقوط در مجسمه سازی ایرانی شد.

هنرهای تزیینی ایرانی مانند فلزکاری، بافندگی و سفالگری علیرغم کاهش تولید مجسمه‌سازی به رشد خود ادامه دادند.

مسجد اعظم سامرا (847 م)، حرم امام رضا در مشهد و مسجد بغداد (764 م) از جمله معابد اسلامی بودند که در نتیجه تمرکز هنرمندان بر جنبه‌های زینتی (1418) مزین شدند.

علاوه بر این تزیینات، از موزاییک در مساجد و سایر بناها نیز استفاده می شد. ساخت سقف‌های رنگارنگ از کاشی‌های سرامیکی با رنگ‌های آبی، قرمز و سبز یکی دیگر از سبک‌های معماری ایرانی پسندیده‌ای بود که از سلطه اسلامی جان سالم به در برد.

هنرمندان مشهور ایرانی و آثار هنری آنها

هنر ایران پیشینه ای طولانی دارد که به قرن ها پیش می رسد. در نتیجه با گذشت زمان بسیاری از نام‌های نقاشان اولیه ناپدید می‌شوند.

با این حال، شایسته است که در اینجا به چند نفر اشاره شود، زیرا هنوز در مورد هنر معاصر ایران مشهور هستند.

کمال الدین بهزاد (1455 – 1536)

سبک مینیاتوریستی و کار معلمی کمال الدین بهزاد هنرمند نامدار ایرانی تأثیر زیادی بر نقاشی اسلامی ایرانی گذاشت.

او پس از یتیم شدن در سنین کودکی توسط هنرمندی به نام میراک نقاش که از حمایت پادشاهان تیموری که بر شهر نظارت داشتند، در هرات بزرگ شد.

بهزاد قبل از اینکه در سال 1486 به عنوان مدیر مدرسه هرات معرفی شود، تحت نظارت او آموزش دید. او تا سال 1506 در این سمت بود.

بعلاوه، او خود را به عنوان استاندارد طلایی برتری در زمان خودش تثبیت کرد، و حامیان آن روز آثار با کالیبر بالا را با مدرکی اندک یا بدون هیچ مدرکی از بهزاد تشخیص می دادند.

تاریخ هنر ایران باستان

آثار بهزاد

تنها 32 تابلو که همه آنها بین سالهای 1486 تا 1495 به پایان رسیدند, به طور قطعی به بهزاد منتسب هستند.

علیرغم اینکه آثار بهزاد از فرم‌های قبلی فاصله چندانی نداشت، اما مهارت فنی، اصالت در چیدمان و نمایش دراماتیک و همچنین تسلط فوق‌العاده‌اش به رنگ، او را به چهره‌ای برجسته در نقاشی آن زمان تبدیل کرد.

او توانست این کار را به گونه ای انجام دهد که با هارمونی، انسان گرایی و ظرافت مشخص می شد و مینیاتور را از سفتی در ارائه و وسواس وسواس گونه به جزئیات رها می کرد.

پنج مینیاتوری که او در یک نسخه خطی خلق کرد که در سال 1488 نسخه برداری شد و اکنون در کتابخانه ملی مصر نگهداری می شود، توسط بسیاری از محققان به عنوان بهترین نمونه از آثار او باقی مانده است.

تصویر بهزاد از بنای ارگ خوارنق که در حدود سال 1494 به پایان رسید، به طرز ماهرانه ای توانایی او را در ارائه صحنه ای پرکار در ترکیب بندی غنی و روان نشان می دهد.

این کار توجه پر زحمت به جزئیات و ظرفیت بیان جزئیات بسیار دقیق و در عین حال به حداقل رسانی اطلاعات اضافی را نشان می دهد.

فرخ بیگ (1547 – 1615)

«فرخ بیگ» در طول زندگی حرفه‌ای خود از روابط خود با مناطق مختلف غرب آسیا و دادگاه‌های کلان شهرها در جنوب آسیا و نیز روش‌های ابداعی و مشتریان برای ارتقای توانایی هنری خود استفاده کرد.

آثار اولیه بیگ به دلیل شباهت آن به واژگان نقاشی ایرانی که تحت کنترل صفویان توسعه یافت، به ویژه توسط شیخ محمد و میرزا علی قابل توجه است، که وی قبل از سفر به هند مغول تحت حمایت صفویان آن را کامل کرد.

«بیگ» از توانایی‌های خلاقانه‌ای که در ایران صفوی به‌دست آورد، برای نقاشی‌هایی که برای دربار مغول خلق کرد، استفاده کرد.

بیگ همچنان پس‌زمینه‌های ساختمانی طرح‌دار و با جزئیات زیبا. اشکال هندسی در تضاد با درخت‌های سینوسی، آسمان طلایی روشن و مناظر پیچیده با فلور خمیده و طرح‌دار را نشان می‌دهد. در حالی که از رنگ برای جداسازی و تعادل ترکیب استفاده می‌کند.

قد بلند او در دربار مغول به او اجازه داد تا استعداد خلاق خود را به کارش اختصاص دهد زیرا موقعیت انحصاری او به او اجازه می داد بین سال های 1586 و 1596 به تنهایی روی هر نقاشی کار کند.

رضا عباسی (1570 – 1635)

رضا عباسی فرزند نقاش بود که در کاخ شاهزاده، مؤسسه اصلی حمایت از هنر ایران در آن زمان، کار می کرد. شاه عباس اولین بار در جوانی از استعداد خلاقیت رضا عباسی آگاه شد و تا سال 1596 به عنوان بی همتا شناخته شد.

بلافاصله پس از آن، او شروع به معاشرت با افراد نامطلوب کرد و زمان زیادی را با ورزشکاران و کشتی گیران گذراند و در عین حال توجه کمی به تجارت خود داشت.

گفته می شود شاه با وجود مهربانی و لطفش همیشه با پول دست و پنجه نرم می کرد.

او توانست تا زمان مرگش در سال 1635 به طور قابل توجهی بازگشت کند و به کارهای سازنده و نوآورانه خود ادامه دهد.

فیگورها در حالت های اغراق آمیز با خطوط روان و ظریف ترسیم شدند و به سبک اکسپرسیونیستی و غیرواقعی رنگ آمیزی شدند و تکنیک بسیار سبک او را به نمایش می گذارند.

حتی اگر آثار فاز دوم خشن‌تر و متاثرتر باشند، با این حال بدیع و قابل توجه می‌مانند.

پیدایش فرش ایرانی

آنها در ابتدا بیش از 2500 سال پیش برای پوشش کفپوش قبایل عشایری محلی بافت شدند. قالی بافان روستایی در ایران اولین فرش ایرانی را تولید کردند.

از آنجا که مبلمان معاصر هنوز ایجاد نشده بود، مردم از آنها به عنوان مبلمان مفید استفاده می کردند.

به دلیل گله های بزرگ گوسفندان، قبایل در آن زمان برای ساخت فرش مشکل کمی داشتند. پشم‌هایشان را از آنجا می‌گرفتند که هم برای خود و هم برای دیگران فرش تولید می‌کردند.

اولین بافندگان فرش ایرانی از قالیچه ها برای مصارف شخصی خود در خانه هایشان به عنوان تخت، صندلی و میز استفاده می کردند.

این قالیبافان اولیه تجارت و فنون منحصر به فرد خود را اصلاح کردند و آنها را به بافندگان بعدی منتقل کردند.

با احیای رنگ‌های سنتی و طبیعی و نیز احیای نقش‌های قبیله‌ای و طرح‌های جدید و تخیلی، این سبک از هنر قدیم ایرانی در دوره کنونی بازتفسیر میشود.

فرش ایرانی مانند گذشته، امروزه نیز از اهمیت هنری و عملی قابل توجهی برخوردار است.

میراث هنرهای ایرانی باستان

گسترش اسلام در ایران در قرن هفتم پس از سقوط امپراتوری ساسانی در سال 651 میلادی، و امروزه نیز دین غالب این کشور است.

در نتیجه، متأسفانه برخی از ادیان قدیمی ایرانی، مانند دین زرتشتی، در طول زمان سرکوب شدند. در تلاش برای استقرار یک جهان بینی اسلامی در ایران در حال رشد، چندین آداب و رسوم و تمدن ایرانی نیز کنار رقت.

با وجود این، برخی از ویژگی‌های هنر و معماری ایرانی توانست در این دوران آشفتگی شدید ملت دوام بیاورد. زیرا برخی از این مسائل در نهایت بر خلق هنر اسلامی تأثیر گذاشت و هدایتگر آن بود.

هنر ایرانی همچنان به طور فراگیر از آداب و رسوم قبلی که در دوران امپراتوری ایران رواج داشت، استفاده می کند و عناصر خاصی در انواع آثار هنری,خودنمایی می کنند.

بافت فرش های سنتی ایرانی، تصویری از یک دستاورد هنری است که در آزمون زمان ماندگار شد.

چه چیزی باعث شهرت هنر ایرانی  است؟

با گسترش قلمرو تاریخی ایران، هنر ایرانی تأثیرات متعددی را از همسایگان خود رد و بدل کرد و جذب کرد که بر زیبایی شناسی آثار هنری اثر  گذاشت.

ایرانیان چه نوع هنری خلق کردند؟
معماری، خوشنویسی ایرانی، سفالگری، بافندگی، نقاشی، فلزکاری، میناکاری و مجسمه سازی.

چند نمونه از هنر ایرانی چیست؟
تعدادی از مجموعه‌های کاخ عظیم، از جمله مجموعه‌های تخت جمشید و شوش، که با مجسمه‌هایی، عمدتاً نقش برجسته‌های سنگی مزین هستند. و «فریز کمانداران» که ساخت آن از آجر میناکاری است، نمونه‌هایی از هنر ایرانی هستند. در حال حاضر در موزه لوور پاریس در معرض نمایش هستند.

چه نوع هنری در ایران رواج دارد؟
هنر و صنایع دستی ایران شامل قالی بافی، سفالگری، مینیاتورهای ایرانی، خوشنویسی، معماری، میناکاری شیشه ای، خاتم کاری، موسیقی و معرق چوب است.

تاریخ هنر ایران باستان

درباره نویسنده

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راز ماندگاری رنگ فرش پازیریک