خانهوبلاگ هنر چیست به زبان ساده

هنر چیست به زبان ساده

29 بهمن 1401
0 209
هنر چیست به زبان ساده

هنر چیست به زبان ساده

هنر چیست به زبان ساده ؟ و/یا زیبایی چیست؟
پاسخ های زیر به این سوال هنرمندانه هر کدام را در زیر بخوانید.
هنر کاری است که ما انجام می دهیم، یک فعل. هنر بیان افکار، عواطف، شهودها و خواسته‌های ما است.

اما حتی شخصی‌تر از اینهاست: هنر اشتراک گذاری روشی است که ما جهان را تجربه می‌کنیم، که برای بسیاری از افراد، بسط شخصیت است.

خلاصه و به زبان ساده.هنر یعنی خلق یک اثر بر مبنای دیدگاه شخصی هنرمند به جهان . که قدرت انتقال فهم و درک این دیدگاه به مخاطب و دیگران را داراست.

این ارتباط مفاهیم صمیمی است که نمی توان آن را به طور صادقانه تنها با کلمات به تصویر کشید. و از آنجا که کلمات به تنهایی کافی نیستند، ما باید وسیله دیگری برای انجام مقصود خود پیدا کنیم.

اما محتوایی که ما در رسانه انتخابی خود یا در رسانه های خود القا می کنیم، به خودی خود هنر نیست. هنر را باید در نحوه استفاده از رسانه، شیوه بیان محتوا جستجو کرد.

هنر چیست به زبان ساده

هنر چیست به زبان ساده ؟ زیبایی چیست؟

پس زیبایی چیست؟ زیبایی چیزی فراتر از لوازم آرایشی است: در مورد زیبایی نیست. بسیاری از تصاویر زیبا در فروشگاه مبلمان خانه محله موجود است.

اما ممکن است از آنها به عنوان زیبا یاد نکنیم. و یافت آثاری با بیان هنری که ممکن است موافق باشیم زیبا هستند و لزوماً زیبا نیستند دشوار نیست.

زیبایی بیشتر معیاری برای عاطفه است، معیاری برای سنجش احساس. در زمینه هنر، زیبایی معیار ارتباط موفقیت آمیز بین شرکت کنندگان است – انتقال یک مفهوم بین هنرمند و درک کننده.

هنر چیست ؟هنر زیبا در به تصویر کشیدن عمیق ترین احساسات مورد نظر هنرمند، مفاهیم مورد نظر، چه زیبا و روشن، چه تاریک و شوم موفق است.

اما نه هنرمند و نه ناظر نمی توانند در نهایت از ارتباط موفق مطمئن باشند. بنابراین زیبایی در هنر تا ابد ذهنی است.

آثار هنری ممکن است حس شگفتی یا بدبینی، امید یا ناامیدی، ستایش یا کینه را برانگیزد. اثر هنری ممکن است مستقیم یا مستعار، ظریف یا صریح، قابل فهم یا مبهم باشد.

و موضوعات و رویکردهای خلق هنر تنها با تخیل هنرمند محدود می شود. در نتیجه، من معتقدم که تعریف هنر بر اساس محتوای آن یک کار محکوم به فناست.

ارتباط هنر و زندگی جاری

اکنون موضوعی در زیبایی شناسی، مطالعه هنر، این ادعاست که بین آثار هنری و جریان زندگی روزمره جدایی یا فاصله وجود دارد.

بنابراین، آثار هنری مانند جزایر از جریانی با دغدغه‌های عمل‌گرایانه‌تر برمی‌خیزند. وقتی از رودخانه بیرون می روید و وارد جزیره می شوید، به مقصد خود رسیده اید.

به همین ترتیب، نگرش زیبایی‌شناختی از شما می‌خواهد که تجربه هنری را به‌عنوان یک غایت در خود تلقی کنید: هنر از ما می‌خواهد که خالی از پیش‌برداشت‌ها وارد شویم و به شیوه‌ای که اثر هنری را تجربه می‌کنیم توجه کنیم.

و اگرچه یک فرد می‌تواند یک «تجربه زیبایی‌شناختی» از یک صحنه، طعم یا بافت طبیعی داشته باشد، هنر در تولید آن متفاوت است. بنابراین، هنر ارتباط عمدی یک تجربه به عنوان یک غایت در خود است.

هنر چیست ؟

محتوای آن تجربه در بافت فرهنگی آن ممکن است تعیین کند که اثر هنری محبوب است یا تمسخرآمیز، مهم یا پیش پاافتاده است، اما در هر صورت این اثر هنری است.

یکی از واکنش های اولیه به این رویکرد ممکن است این باشد که بیش از حد گسترده به نظر می رسد. برادر بزرگ‌تری که پشت سر خواهر یا برادر کوچک‌ترش می‌آید و فریاد می‌زند “بو!” می توان گفت در حال خلق هنر است.

هنر چیست به زبان ساده

اما آیا تفاوت بین این فیلم و فیلم فردی کروگر فقط یک درجه نیست؟ از سوی دیگر، تعریف من گرافیک های مورد استفاده در تبلیغات یا تبلیغات سیاسی را مستثنی می کند. زیرا آنها به عنوان وسیله ای برای نیل به هدف ایجاد می شوند و نه به خاطر خودشان.

علاوه بر این، “ارتباط” بهترین کلمه برای آنچه من در ذهن دارم نیست. زیرا حاکی از قصد غیرموجه در مورد محتوای ارائه شده است. پاسخ‌های زیبایی‌شناختی اغلب توسط نیات هنرمند مشخص نمی‌شوند.

تفاوت هنر و زیبایی

تفاوت اساسی بین هنر و زیبایی این است که هنر به این بستگی دارد که چه کسی آن را تولید کرده است. در حالی که زیبایی بستگی به این دارد که چه کسی به دنبال آن است.

البته استانداردهایی برای زیبایی وجود دارد – چیزی که به عنوان “سنتی” زیبا تعریف می شود.

تغییر دهندگان بازی – به اصطلاح میخ های مربعی – کسانی هستند که استانداردهای سنتی زیبایی را دیدند و به طور خاص تصمیم گرفتند که برخلاف آنها عمل کنند، شاید فقط برای اثبات یک نکته.

پیکاسو، مونک، شوئنبرگ را برای نام بردن از سه مورد در نظر بگیرید. آنها در هنر خود در برابر این هنجارها موضع گرفته اند. در غیر این صورت هنر آنها مانند همه هنرهای دیگر است: تنها کارکرد آن تجربه کردن، ارزیابی و درک شدن است (یا نه).

هنر وسیله ای است برای بیان یک عقیده یا احساس، یا ایجاد دیدگاهی متفاوت از جهان. خواه الهام گرفته از کار دیگران باشد یا چیزی که کاملاً جدید اختراع شده باشد.

زیبایی هر جنبه ای از آن یا هر چیز دیگری است که به فرد احساس مثبت یا سپاسگزاری می دهد. زیبایی به تنهایی هنر نیست، اما هنر می تواند از چیزهای زیبا، در مورد یا برای چیزهای زیبا خلق شود.

پس زیبایی را می توان در یک صحنه کوهستانی برفی یافت: هنر عکسی است که از آن به خانواده نشان داده می شود.

تفسیر روغنی آن در یک گالری آویزان است، یا موسیقی موسیقی که صحنه را با قلاب دوزی و قلاب دوزی بازسازی می کند.

با این حال، هنر لزوماً مثبت نیست: می تواند عمداً آزاردهنده یا ناخوشایند باشد: می تواند شما را وادار کند به چیزهایی فکر کنید یا در نظر بگیرید که ترجیح نمی دهید. اما اگر احساسی را در شما برانگیزد، پس هنر است.

تعریفی دیگر از هنر چیست به زبان ساده

هنر راهی برای درک جهان است. نه صرفاً جهان فیزیکی، چیزی که علم سعی در انجام آن دارد. بلکه کل جهان و به طور خاص، جهان انسان، جهان جامعه و تجربه معنوی.

هنر در حدود 50000 سال پیش، بسیار قبل از شهرها و تمدن ظهور کرد، اما در اشکالی که هنوز می‌توانیم مستقیماً با آن ارتباط برقرار کنیم.

نقاشی‌های دیواری در غارهای لاسکو، که پیکاسو را شگفت‌زده کرد، قدمتی حدود 17000 سال کربن دارند.

اکنون، به دنبال اختراع عکاسی و حمله ویرانگر دوشان به مؤسسه هنری خود انتصاب, هنر را نمی توان به سادگی بر اساس آزمون های عینی مانند «وفاداری نمایش» یا مفاهیم انتزاعی مبهم تعریف کرد.

مانند “زیبایی” پس چگونه می‌توانیم هنر را برحسب شرایطی که هم برای غارنشینان. و هم برای افراد پیچیده شهر مدرن به کار می‌رود، تعریف کنیم؟

برای این کار باید بپرسیم: هنر چه می کند؟ و پاسخ مطمئناً این است که به جای یک واکنش صرفاً شناختی، یک واکنش عاطفی را تحریک می کند.

بنابراین، یکی از راه‌های نزدیک شدن به مسئله تعریف هنر می‌تواند این باشد که بگوییم: هنر شامل ایده‌های قابل اشتراک‌گذاری است که تأثیر عاطفی قابل اشتراک‌گذاری دارند.

هنر نیازی به تولید اشیاء یا رویدادهای زیبا ندارد، زیرا یک اثر هنری عالی می تواند به طور معتبر احساساتی غیر از آنهایی که زیبایی برمی انگیزد، مانند وحشت، اضطراب یا خنده را برانگیزد.

"<yoastmark

احساس و هنر

با این حال، استخراج یک نظریه فلسفی قابل قبول در مورد هنر از این درک به معنای عطف به مفهوم «احساس» است. و فیلسوفان به‌طور بدنامی از انجام این کار بی‌میل بوده‌اند.

اما نه همه آنها: کتاب احساسات رابرت سولومون (1993) شروع بسیار خوبی داشته است، و به نظر من این راهی است که باید رفت.

آسان نخواهد بود ریچارد رورتی پیر بیچاره از ارتفاعی بسیار بلند پرید، وقتی تمام حرفش این بود که ادبیات، شعر، میهن پرستی، عشق و چیزهایی از این دست از نظر فلسفی مهم هستند.

هنر برای حفظ استانداردهای گسترده در تمدن بسیار مهم است. شجره نامه آن به مدت طولانی قبل از فلسفه است که فقط 3000 سال قدمت دارد و علم که فقط 500 سال قدمت دارد. هنر سزاوار توجه بیشتر فیلسوفان است.

درباره نویسنده

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

راز ماندگاری رنگ فرش پازیریک